سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

یک فنجان چای تلخ

انشایی از کودک مرفه زده (دوشنبه 86/11/22 ساعت 3:20 عصر)

من پدرم را دوست دارم . پدرم شغلش شریف است. پدر فرامرز هم شغلش شریف است. فرامرز پسر همسایه ماست. من با فرامرز دوست هستم. ما در زیر زمین خانه فرامرز اینا زندگی می کنیم. پدر فرامرز کارخانه دارد.پدرم می گوید فرامرز اینا مرفه هستند. پدر من شغلش شریف خالی است. پدر فرامرز شغلش شریف مرفه است.

فرامرز با من بازی می کند. فرامرز اسباب بازی دارد. فرامرز ماشین برقی دارد که من اگر به آن دست بزنم پدر فرامرز به پدرم می گوید تا من را دعوا کند. من با فرامرز در یک کلاس هستیم. امروز معلم از من پرسید. من ایستاده به معلم جواب دادم. موقع نشستن فرامرز مدادش را روی صندلی من جا گذاشت! جای مداد فرامرز درد می کند. من گریه نمی کنم. مادرم شلوارم را می دوزد. پدرم می گوید این درد تاثیر مرفهین است. فرامرز همیشه نوک مدادش تیز است! با این حال فرامرز دوست من است.


  • نویسنده: تلخ

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نامه عزت ا... ضرغامی به کشورهای خارجی جهت خرید فیلم برای ایام نو
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 4 بازدید
    دیروز: 3 بازدید
    کل بازدیدها: 28836 بازدید
  •   پیوندهای روزانه
  • محسن نامجو [63]
    پاتوق گورکن ها [173]
    [آرشیو(2)]

  •   درباره من
  • یک فنجان چای تلخ
    تلخ
    قهوه تلخ ، چای تلخ و ... همه نشئت گرفته از طنز تلخ است. طنزی که در ذات خود تلخ ملیحی دارد و هنگامی که با واژه تلخ همراه میگردد ، خنده ای بر لب می نشاند که از صد غم دردناک تر است..
  •   لوگوی وبلاگ من
  • یک فنجان چای تلخ
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  • آقاشیر
    آدمکها
    لــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )
    شاعرانه ی یاس خاکی
    شیلو عج الله
    یاغی
    پوست کلف
    بی سرزمین تر از باد
    ضحی
    دوستانه و صمیمانه. Pen pal یعنی دوستی که برایت می نویسد...
    زیر آسمان خدا
    نوای زمستان
    پنجره
    مهربان
    رقص در غبار
    بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
  •  لوگوی دوستان من